آیات غزل

محمدرضا خانی

آیات غزل

او کیست؟
تفسیر ها را کنار بگذارید
حدیث دل متقن است
حقیقت روح
بهشت بی کران
و نعیم همان انا اعطینا است
او ریحان است
.
ریحانة النبی



محمدرضا خانی
شاعرم از تبار بارانم

آخرین مطالب

۱ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

غزل1

رأفت ز چشم های تو جاری است همچو رود

دستت وفور عطر عبیر است و بوی عود

.

ای مأمنِ بهشتـــیِ عالــــــــم رواقِ تو

مرغِ دلم دوباره به سمتِ تو پر گشود

.

از اسقف مسیحی و از عالِمِ یهود

مهرت عجیب از همه آفاق دل ربود

.

بارانِ مرقدِ تو مرا مست می کند

از عالمم جدا ز هر آنچه نبود ، بود

.

زائر بغل گرفته دو زانوی خویش را

یعنی تمام هستی من رو تویی وجود

.

اصلا به فرض اهل نظر هم نظر کنند

وقتی رضا نظر ننماید تو را چه سود ؟

.

اینجا حریمِ قدسیِ عشّاقِ عالم است

باب الجواد باب سخا است و باب جود

محمدرضا خانی 

  • محمد رضا خانی