آیات غزل

محمدرضا خانی

آیات غزل

او کیست؟
تفسیر ها را کنار بگذارید
حدیث دل متقن است
حقیقت روح
بهشت بی کران
و نعیم همان انا اعطینا است
او ریحان است
.
ریحانة النبی



محمدرضا خانی
شاعرم از تبار بارانم

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

آه نامه

دیدنت گرچه کمی کوتاه بود

قلبمان با هم ولی همراه بود

.

دیدمت اما میان دستمان

چند فرسنگی گمانم راه بود

.

کاش می شد خیره گشت و سیر شد

چهره ای را که شبیه ماه بود

.

گاه باید عشق را در هجر جست

یوسفانه در دل یک چاه بود


.



هرکجا حرفی ز  عشق امد وسط
یک نصیبی داشت آن هم آه بود

محمدرضا خانی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی