آیات غزل

محمدرضا خانی

آیات غزل

او کیست؟
تفسیر ها را کنار بگذارید
حدیث دل متقن است
حقیقت روح
بهشت بی کران
و نعیم همان انا اعطینا است
او ریحان است
.
ریحانة النبی



محمدرضا خانی
شاعرم از تبار بارانم

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

غزل 3

ای گنبد خضرایی ، ای عشق اهورایی    

چون آینه ای شفاف ، چون ماه تو زیبایی

.

من سخت پریشانم،درحسرت دیدارم

در حسرت بودن در این بارگهِ شاهی

.

در غربت و غم بودم تا ره به تو بنمودم

بین الحرمین عشق است ای جان مسیحایی

.

در کنج خراباتم در روضه ای از رضوان

دلتنگ تر از تُنگم در گوشه ی تنهایی

.

ای نور دو چشمانم از خاک بقیع روشن

ای بغض فرو رفته وقت است که بازآیی

.

اینجا نه که افسانه اینجا همه بر حقّند

تا لحظه ی دیدارت تا رخ که بنمایی

.

آن لحظه که در عالم بانگی به صدا آید

گویی که انا المهدی گویی که اناالناجی

.

مهتاب شبی باشد آن شب که تو میآیی

رؤیای حضور تو در یک شب رؤیایی

 

  • ۹۵/۰۶/۰۲
  • محمد رضا خانی

محمدرضا خانی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی